قیف فروش چیست؟ مراحل و نحوه ساخت یک قیف فروش موثر
قیف فروش چیست؟
قیف فروش (Sales Funnel) یک اصطلاح بازاریابی است که برای به تصویر کشیدن و توصیف مسیری که مشتریان بالقوه طی میکنند، از آشنایی اولیه تا خرید نهایی، به کار میرود. قیف فروش شامل مراحل مختلفی است که تعداد دقیق آنها بسته به مدل فروش هر شرکت متفاوت است.
قیفهای فروش به خوبی ساخته شده و بدون شکاف، به شرکتها اجازه میدهند تا مشتریان بالقوه را در فرآیند خرید به سمت تکمیل خرید هدایت کنند. در مقابل، قیفهایی که دارای شکاف هستند، منجر به افت مشتریان بالقوه از فرآیند فروش میشوند، مانند آب که از الک عبور میکند.
چرا قیف فروش مهم است؟
قیف فروش به بازاریابان کمک میکند تا مسیر خرید مشتری را درک کنند و همچنین مشخص نمایند که مشتری در کدام مرحله از این مسیر قرار دارد. این بینشها را میتوان برای تصمیمگیری در مورد اینکه کدام کانالهای بازاریابی و فعالیتها به بهترین نحو مشتری را به سمت خرید هدایت میکنند، به کار برد. قیف فروش همچنین به بازاریابان اجازه میدهد تا فعالیتها و پیامرسانی خود را برای افزایش تبدیلها، تنظیم و بهینهسازی کنند.
بنابراین، قیف فروش چگونه کار می کند؟
همانطور که از نامش پیداست، قیف فروش (Sales Funnel) تعداد زیادی از مخاطبان بالقوه (لیدها و افراد علاقمند) را جذب کرده و در انتهای مسیر آنها را محدود میکند و در نتیجه منجر به تعداد کمتری از مشتریان خریدار میشود. در حالی که جزئیات قیف فروش در هر صنعت و حتی بین شرکتهای مختلف متفاوت است، میتوانیم با یک مثال ساده نحوه عملکرد آن را درک کنیم:
بیایید به قیف فروش B2C (تجارت به مصرف کننده) برای یک وبسایت تجارت الکترونیک نگاهی بیندازیم. یک مشتری بالقوه برای این سایت، سفر خود را به عنوان یک بازدیدکننده آغاز میکند: کسی که ممکن است با کلیک کردن روی نتیجه جستجوی گوگل، پست رسانههای اجتماعی یا تبلیغ، از سایت بازدید کند.
هنگامی که آنها از وب سایت بازدید کرده و در آن مرور میکنند، ممکن است (و باید) فرصتی برای ثبت نام در لیست ایمیل وب سایت تجارت الکترونیک به آنها داده شود. اگر آنها ثبتنام کنند، به یک لید (مخاطب بالقوه) تبدیل میشوند. با توجه به جزئیات تماسی که به اشتراک میگذارند، میتوان از طریق کانالهای مختلفی مانند ایمیل، پیام کوتاه و تلفن با آنها ارتباط برقرار کرد. تعامل آنها با این کمپینهای بازاریابی به احتمال زیاد آنها را ترغیب میکند تا برای مرور محصولات مرتبط یا پیشنهادات ویژه به وبسایت تجارت الکترونیک بازگردند و آنها را به یک مشتری بالقوه (احتمالی) تبدیل کند.تبدیل شدنِ یک فرد بالقوه به مشتری، به این بستگی دارد که او را با ارائه محصول، پیامرسانی مناسب و یا حتی یک کد تخفیف ساده، به اندازه کافی ترغیب کنید.
حالا در نظر داشته باشید که اگر برای انجام این کار ابزاری رو در اختیار داشته باشید که بتونید تمامی این فرآیند ها رو به صورت خودکار انجام دهید و با کاربران وب سایت تون ارتباط فعالی داشته باشید، امکان اینکه لیدهای بیشتری رو به مشتری تبدیل کنید بسیار افزایش پیدا میکند. افزونه اتومارکتینگ این امکان رو به شما میده که این فرآیندها رو به صورت یکپارچه در سایت خودتون پیاده سازی و اجرا کنید.
6 مرحله در یک قیف فروش
باید دوباره تاکید کرد که قیف فروش همه شرکتها لزوما از شش سطح یا مرحله تشکیل نمیشود. قیفهای فروش از نظر اندازه و شکل بسته به شرکت و صنعت، متفاوت هستند. با این حال، یک قیف فروش اولیه را میتوان شامل شش سطح توصیف کرد. بازاریابان میتوانند با الهام گرفتن از این ساختار اولیه، قیف فروشی را طراحی کنند که متناسب با نیازهای سازمانشان باشد.
۱. آگاهی (Awareness): در بالای قیف فروش، مرحله آگاهی قرار دارد که بیشترین تعداد افراد را در خود جای داده است. این افراد که هنوز به طور کامل به عنوان مشتریان بالقوه شناخته نمیشوند، به تازگی اولین تعاملات خود را با شرکت و محصولات شما برقرار کردهاند. آنها در این مرحله اطلاعات زیادی در مورد برند شما ندارند، اما از وجود آن آگاه هستند.
۲. علاقه (Interest): اولین تعاملات، برخی از افراد تازه آگاه را جذب میکند و آنها را کمی عمیقتر به سمت پایین قیف هدایت میکند. با برانگیخته شدن علاقهی این افراد، آنها زمان بیشتری را صرف آشنایی با شرکت و محصولات شما میکنند. در این مرحله، آنها ممکن است وبسایت یا کاتالوگ شما را مرور کنند، وبلاگهایتان را بخوانند یا نظرات مشتریان قبلی را بررسی نمایند.
۳. ارزیابی (Evaluation): با تکیه بر دانش به دست آمده در مرحله علاقه، مشتریان بالقوهی شما تلاشهای خود را برای شناخت بهتر شرکت و محصولات شما دوچندان میکنند. آنها ممکن است با تیم خدمات مشتری شما برای پرسیدن سوالات خاص تماس بگیرند یا برای دسترسی به اطلاعات بیشتر فرمی را پر کنند. به خاطر داشته باشید که در این مرحله، آنها ممکن است قبلاً محصولات شما را با محصولات رقبایتان مقایسه کرده باشند. بنابراین، مهم است که به سؤالات آنها به طور واضح پاسخ دهید و به آنها کمک کنید تا بفهمند چگونه محصولات شما میتوانند مشکلات یا نیازهایشان را حل کند.
۴. مذاکره و تصمیمگیری (Negotiation and decision): در این مرحله، مشتری بالقوه تقریباً تصمیم به خرید محصول یا خدمات شما گرفته است. بسته به ماهیت محصولات یا خدمات شما، آنها ممکن است مذاکره در مورد قیمت، شرایط خرید، یا هر دو را آغاز کنند. اما میتوان با اطمینان گفت که در این مرحله تمایل به خرید دارند.
۵. فروش (Sale): به انتهای یک سوم پایینی قیف فروش رسیدهایم – جایی که مشتری بالقوه و فروشنده شرایط فروش را به رضایت دوجانبه مذاکره کردهاند و فرد بالقوه با پرداخت وجه به فروشنده، رسما به خریدار تبدیل میشود.
۶. تمدید یا خرید مجدد (Renewal or repurchase): مرحله فروش، پایان قیف فروش نیست. به زودی زمانی فرا می رسد که قرارداد فروش برای تمدید مطرح می شود. حال مشتری باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد با همان فروشنده ادامه دهد یا خیر. در صورت تمایل، ممکن است دور جدیدی از مذاکره در مورد قیمت و شرایط خرید صورت گیرد و به دنبال آن تمدید یا خرید مجدد انجام شود.
همانطور که قبلا ذکر شد، بسیاری از شرکتها ممکن است قیف فروشی مشابه آنچه در بالا توضیح داده شد را تجربه نکنند. بسیاری از فرآیندهای خرید ممکن است در مرحله “فروش” به پایان برسند، در حالی که برخی دیگر ممکن است آنقدر پیچیده باشند که نیاز به مراحل بیشتری داشته باشند. با این حال، چارچوب بالا به طور کلی برای اکثر مدلهای کسب و کار قابل اجرا است.
مزایای قیف فروش
قیف فروش به درستی تعریف شده می تواند مزایای متعددی را برای شرکت شما ارائه دهد:
۱. پیامرسانی مرتبط و به موقع : یک قیف فروش مناسب به بازاریابان اجازه میدهد تا مسیر خرید مشتری را درک کرده و سوالات و تردیدهایی که ممکن است در مراحل مختلف داشته باشند را پیشبینی کنند. این بینشها را میتوان برای ایجاد و ارائه پیامهای بازاریابی مرتبط و به موقع به مشتری به کار برد.
۲. هماهنگی بازاریابی و فروش : در صورتی که مشتری سؤالی داشته باشد و به دلیل اینکه در ابتدای قیف فروش قرار دارد نتواند به یک فروشنده دسترسی پیدا کند، همچنان میتواند از طریق اقدامات بازاریابی، اطلاعات مورد نظر خود را دریافت کند. یک قیف فروش موثر به بازاریابان این امکان را میدهد تا بدون نیاز به دخالت یک فروشنده در اوایل فرآیند، به سوالات مشتری در مورد محصول/خدمات پاسخ دهند.
۳. صرفه جویی در زمان و تلاش : یک قیف فروش خوب به بازاریابان این امکان را میدهد تا افراد نامناسب برای فروش (لیدهای بیکیفیت) را در مراحل اولیه فیلتر کنند و منابع ارزشمند بازاریابی را تنها روی لیدهایی متمرکز کنند که بیشترین احتمال تبدیل شدن به مشتریان پرداختی را دارند.
چگونه یک قیف فروش سریع بسازیم و پرورش دهیم؟
ایجاد یک قیف فروش نیازی به تلاش بسیار وقت گیر نیست. با کمی درک، می توانید یک قیف فروش بسازید و نگهداری کنید که به شما امکان می دهد بارها و بارها سرنخ های با کیفیت را شناسایی و برداشت کنید.ساختن یک قیف فروش شامل شناخت سرنخ ها، مشتریان بالقوه و مشتریان، درگیر کردن به موقع و مرتبط با آنها و پیگیری مجدانه است:
1. مشتریان فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید
یک قیف فروش خوب بر پایه درک عمیق از مشتریان فعلی شما بنا شده است. هر چه دادهی بیشتری از مشتریان جمعآوری و تحلیل کنید، قیف فروش شما کارآمدتر خواهد بود. شما میتوانید با برقراری ارتباط فعال با مشتریان خود و همچنین ردیابی تعاملات آنها با حضور دیجیتالی و غیرمجازیتان، به دادههای آنها دست یابید. تحلیل مشتریان شما باید شامل نقاط ضعف، نیازها، اهداف، آرزوها و راهحلهای گذشتهی آنها باشد. با استفاده از این دادهها، میتوانید مخاطبان مشابه (lookalike audiences) پیدا کنید و پیامرسانی درست را در زمان مناسب برای جذب مشتریان بالقوه ارائه دهید.
2. مخاطبان هدف را مجذوب خود کنید
با توجه به تعدد تقاضاهایی که برای جلب توجه مخاطب وجود دارد، به احتمال زیاد حواس او پرت میشود. برای اینکه آنها را وارد قیف فروش خود کنید، باید در پلتفرمهای آنلاین و آفلاین توجهشان را جلب نمایید. از محتوای جذاب و آموزندهای استفاده کنید که هم به مشتریان بالقوه آموزش دهد و اطلاعاتشان را بالا ببرد، هم به آنها اطمینان دهد که نیازهایشان شناخته شده و برآورده خواهد شد، و در نهایت، آنها را برای درخواست اطلاعات بیشتر ترغیب کند.
محتوایی که برای جلب توجه مخاطب استفاده می شود، می تواند هم ارگانیک (پست های غیرپولی در شبکه های اجتماعی، پست های وبلاگ، خبرنامه های ایمیل، سئو) و هم پولی (تبلیغات شبکه های اجتماعی، کلیدواژه های هدفمند، محتوای اینفلوئنسرها) باشد. راههایی برای همسو کردن این محتوا و کمپینهای مرتبط با علایق و نیازهای مخاطب هدف خود پیدا کنید.
3. یک صفحه فرود عالی ایجاد کنید
کل محتوای شما باید مخاطبان بالقوه شما را به جایی هدایت کند – به طور معمول، یک صفحه فرود. این جایی است که اولین تأثیر خود را می گذارید. یک صفحه فرود عالی، ماهیت شرکت شما، پیشنهادات شما و نیازهایی را که می توانید حل کنید، به خوبی منتقل می کند. صفحات فرود میتوانند با ارائه پیشنهادات ویژه، بازدیدکنندگان را به ثبت اطلاعات تماس خود، مانند ایمیل، ترغیب کنند. در نهایت، و نکتهای بسیار مهم، صفحات فرود باید یک فراخوان به اقدام واضح داشته باشند که مشتری بالقوه را به مرحله بعدی قیف فروش هدایت کند.
4. یک کمپین ایمیل قدرتمند ایجاد کنید
با داشتن اطلاعات ایمیل از سرنخ های خود، آنها را با یک کمپین ایمیل قدرتمند درگیر نگه دارید. یک کمپین ایمیل خوب با اطلاع رسانی و آموزش سرنخ ها شروع می شود و به آنها کمک می کند بفهمند که چگونه محصولات و خدمات شما می توانند نیازهایشان را برآورده کنند. تنها در این صورت است که باید کمپین ایمیل شما به ارائه پیشنهاداتی برای تبدیل مخاطبان بالقوه به مشتریانِ پرداخت کننده، پیشرفت کند. به جای بمباران مخاطبان با تبلیغات خام محصول، روی الهام بخشیدن به آنها برای تبدیل شدن به مشتری تمرکز کنید.
5. به پیگیری خود ادامه دهید
وقتی مشتری محصولات و خدمات شما را خریداری می کند ، آنها از قیف فروش خارج نمی شوند. در عوض ، آنها در پایین قیف می مانند و شما می خواهید آنها را در آنجا نگه دارید. این مشتریان محصولات و خدمات شما را پرداخت کرده و از آنها استفاده کرده اند و شما می خواهید آنها برای اطلاعات بیشتر برگردند. آنها را با ارتباطات مکرر درگیر نگه دارید. از خرید آنها تشکر کنید و از طریق کمپین های تبلیغاتی (پیشنهادها) و اطلاعاتی (اطلاعات محصول جدید) آنها را تشویق کنید تا بازگردند.
قیف فروش شما یک ابزار پویا است؛ بنابراین در پاسخ به تغییرات بازار و محصولات شرکت خود، آن را تنظیم کنید. نکته مهم این است که قیف فروشی داشته باشید که حداکثر تعداد مشتریان بالقوه را جذب کند و به طور مؤثر آنها را به گروه کوچکتری از مشتریان وفادار تبدیل نماید.
نمونه ای از قیف های فروش
قیف فروش را برای شرکتی تصور کنید که مبلمان شیک را به صورت آنلاین تولید، بازاریابی و فروش می کند. این شرکت می داند که اکثر مشتریان آن افراد 30 تا 40 ساله ای هستند که زمان زیادی را به صورت آنلاین، به ویژه در پلتفرم های بصری رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام می گذرانند. بنابراین، این شرکت با استفاده از محتوای جذاب که مخاطبان بالقوه بین 30 تا 40 سال را هدف قرار می دهد، مجموعه ای از تبلیغات اینستاگرام را اجرا می کند.
تبلیغات اینستاگرام کاربران را به صفحه فرود (لندینگ پیچ) شرکت هدایت می کند، جایی که یک پاپ آپ (پنجره بازشو) آن ها را به ثبت نام در خبرنامه شرکت برای دریافت نکات، بهروزرسانیها و -مهمتر از همه- پیشنهادات تشویق می کند. افرادی که ثبت نام می کنند اکنون به لید (سرنخ) تبدیل شده اند.
طی چند هفته آینده، برای این لیدها محتوایی ارسال میشود که آنها را در مورد طراحی و کیفیت مبلمان این شرکت آگاه و آموزش میدهد. هدف این است که آنها را برای بازطراحی فضای شخصی خود با مبلمان این شرکت ترغیب کند.
در پایان کمپین ایمیل، شرکت برای این لیدها کوپن تخفیف ارسال میکند. با داشتن ایدههایی برای فضای خود، کوپن تخفیف به هدایت لیدها به سمت خرید واقعی کمک میکند. اما این شرکت، خریداران را پس از خرید فراموش نمیکند. آنها گیرنده یک کمپین ایمیل دیگر با همان اهداف اما محتوای متفاوت میشوند.
و اینطور بود که یک قیف فروش شکل گرفت! در ابتدای این قیف، کاربران شبکه های اجتماعی با شرکت و محصولاتش آشنا شدند و به درون قیف هدایت شدند. علاقه آنها جلب شد، محصولات را ارزیابی کردند و در نهایت تصمیم به خرید گرفتند. امیدواریم با خریدهای مجدد در آینده، رابطه خود را با شرکت تجدید کنند.
با کمک افزونه قدرتمند اتومارکتینگ امکان اجرا و پیاده سازی کمپین های فروش مختلف وجود دارد و خوبی این ابزار در این هست که میتونید در یک فضای یکپارچه و به صورت خودکار تمامی این فرآیند ها و تعاملات با مشتریان رو برنامه ریزی و پیاده سازی کنید.
اندازه گیری موفقیت یک قیف فروش
قیف فروش یک ابزار پویا است. این قیف با رشد کسب و کار شما، درک بهتر نیازهای مشتریان، تغییر آن نیازها و تنوع بخشیدن به خط تولید محصولات و خدمات شما، احتمالا از نظر شکل و اندازه تغییر خواهد کرد. یک قیف فروش خوب، دائما در پاسخ به محیط کسب و کار در حال تحول است.
بازاریابان همچنین باید قیف فروش خود را بر اساس عملکرد آن به طور فعال تنظیم کنند. یک معیار کلیدی برای ارزیابی قیفهای فروش، نرخ تبدیل است – چه تعداد بازدیدکننده به سرنخ تبدیل میشوند، چند سرنخ به مشتریان بالقوه و چند مشتری بالقوه به مشتریان پرداختی تبدیل میشوند؟ درک این نرخهای تبدیل به شما امکان میدهد تا قیف فروش را در نقاط مرتبط فشرده یا گسترش دهید و در نهایت به شکلی برسید که حداکثر تبدیل را در آن برهه زمانی به دست آورد.
بهینه سازی قیف فروش
برای بهینهسازی قیف فروش خود، بهترین راه آزمایش کردن روشهای مختلف و پیگیری تغییرات حاصل در نرخ تبدیل است. نقاطی که در آن بازدیدکنندگان به سرنخ، سرنخها به مشتریان بالقوه و مشتریان بالقوه به مشتریان تبدیل میشوند، بسیار مهم هستند. بازاریابان باید اطمینان حاصل کنند که محتوا و فعالیتهایی که در این نقاط استفاده میکنند، بسیار مؤثر هستند.
برای سنجش اثربخشی (کارآمدی)، اجرای مشتاقانه آزمایش A/B یک روش عالی است. بیایید به مثال برند مبلمان مستقیم به مصرف کننده خود بازگردیم. برای بهینهسازی قیف فروش آنها، تیم بازاریابی میتواند چندین تبلیغ در اینستاگرام اجرا کند و قبل از انتخاب موفقترین تبلیغ، عملکرد آنها را بررسی کند.
بهینه سازی قیف فروش یک چرخه ثابت از آزمایش و ترکیب نتایج است.
سوالات متداول قیف فروش
1. تفاوت قیف فروش و قیف بازاریابی چیست؟
قیف بازاریابی مقدم بر قیف فروش است. قیف بازاریابی با هدف جذب مخاطب به سمت برند و آشنایی آنها با آن طراحی میشود. در مقابل، قیف فروش برای هدایت مخاطبان ناآگاه یا نیمهآگاه و سوق دادن آنها به سمت خرید واقعی به کار میرود.
2. آیا قیف فروش یک فعالیت بازاریابی است؟
بله و خیر.در سطوح بالای قیف فروش، تیم بازاریابی نقش پررنگی در تبدیل بازدیدکنندگان به سرنخ و سرنخها به مشتریان بالقوه دارد. در بخش میانی، تیم فروش برای نهایی کردن خرید وارد میشود. در انتها، تیم بازاریابی دوباره وارد عمل میشود تا امیدوارانه بتواند علاقهی مشتریان فعلی را نسبت به شرکت و محصولاتش تجدید کند.
3. چه کسی به قیف فروش نیاز دارد؟
هر شرکتی به قیف فروش نیاز دارد، زیرا هر شرکتی مشتری دارد. قیف فروش ابزاری مفید برای همه شرکتها است، فارغ از اندازه یا صنعت آنها.
4. آیا قیف های فروش واقعا کار می کنند؟
اجازه بدین کمی اصطلاحات بازاریابی رو کنار بگذاریم. اگه دقت کنید، متوجه میشین که قیف فروش چیزی بیشتر از توجه کردن به مشتری و مسیر اون به سمت خرید نیست. از اونجایی که مشتری حرف اول رو میزنه، توجه به اون قطعا به نفع شماست. علاوه بر این، قیف فروش با کمک به شما برای بهینهسازی استفاده از منابع بازاریابیتون، باعث میشه بیشترین بازده رو از بودجه بازاریابی خودتون بگیرید.
5. قیف فروش چه زمانی کار نمی کند؟
یک قیف فروش ممکن است در صورتی که به درستی ساخته و اجرا نشود، کارایی نداشته باشد. بدون داشتن یک هدف بازاریابی واضح، و همچنین هدف گذاری مناسب و محتوای جذاب، به احتمال زیاد قیف فروش افراد بالقوه کافی را جذب نکرده و یا آنها را در قیف نگه نخواهد داشت.
6. ریزش قیف فروش چیست؟
ریزش قیف فروش زمانی اتفاق میافتد که افراد بالقوه و سرنخها قبل از اینکه به مشتریان پرداختی تبدیل شوند، از قیف خارج شوند. ریزش قیف فروش معمولا زمانی رخ میدهد که بازاریابان نتوانند با محتوا و ارتباطات مرتبط و جذاب، افراد بالقوه و سرنخها را با شرکت و محصولاتشان درگیر نگه دارند.
نتیجهگیری
قیفهای فروش زمانی بهترین عملکرد را دارند که با اهداف مشخص برای مخاطبان تعریفشده، ساخته شوند و با استفاده از محتوای بازاریابی جذاب اجرا شوند. بدون این سه اصل اساسی، قیفهای فروش تمایل به نشتی دارند – یعنی افراد بالقوه و سرنخها را قبل از تبدیل آنها به مشتریان پرداختی خارج میکنند.
اگر به دنبال ساخت قیف فروش برای سازمان خود هستید یا میخواهید قیف فروش فعلیتان را بهینه کنید، ابزار اتومارکتینگ میتواند به شما کمک کند کلیه فرآیندهای قیف فروش، ساخت کمپین های فروش را در وب سایت خودتون پیاده سازی و اجرا کنید.
افزونه اتومارکتینگ به شما این امکان را میدهد تا قیف فروش خود را با سرنخهای باکیفیت پر کنید و آنها را به طور هوشمندانه پرورش دهید. با استفاده از آن، میتوانید صفحات فرود، فرمها و کمپینهای ایمیل جذابی ایجاد کنید تا تعامل با مشتری را شخصیسازی کنید.
با استفاده از ابزار مدیریت ارتباطات ما، بازاریابان و فروشندگان میتوانند تصویری دائمی از مشتریان داشته باشند. در همین حال، قابلیت مدیریت فرصتهای ما به شما کمک میکند تا با اتصال به افراد و اطلاعات مورد نیاز، معاملات را سریعتر نهایی کنید.
گزارشها و داشبوردهای قدرتمند به شما کمک میکنند تا اطمینان حاصل کنید که تمام تصمیمات فروش و بازاریابی شما، از جمله ساخت و بهینهسازی قیف فروش، مبتنی بر داده و با اطلاعات کافی صورت میگیرد.